Subscribe
Share
Share
Embed
ویززز امروز به مهمونی رفته و کنار من و مامان نیست. جاش حسابی خالی بود. من و مامان از قصه مرغ علیقلی که عمو نقاش تعریف کرده بود، گفتیم. بعد هم بازی "یک مرغ دارم!" رو معرفی کردیم. اگر تا حالا بازیش نکردید در جمع دوستان و خانواده امتحان کنید. هر چی تعداد بیشتر باشه، بیشتر خوش میگذره، چون به تمرکز خیلی زیادی نیاز پیدا میکنید. حواستون باشه مثل علیقلی، مرغتون رو بیدعوت جایی نفرستید.
سلام بچّهها
من سپیدار هستم. این برنامهی ماست. من، مامانم و دوست جدیدم، ویززز. هفته ای یک بار، پنج شنبه ها، از خودمون، زندگیمون و فکرهامون براتون تعریف میکنیم. من و مامانم و ویززز عاشق این هستیم که شماها باهامون در ارتباط باشید. چرا؟ چون اینطوری میتونیم با هم دوست بشیم و چی بهتر از پیدا کردن دوستان جدید؟!