Subscribe
Share
Share
Embed
کی فکرشو میکرد درست هفتهی بعد از این که فهمیدم همهی ما با یک شبکهی نامرئی به هم متصل هستیم، بفهمم که روی سر همهی آدم ها یک سطل قرار داره؟! عمو نقاش با کمک یک کتاب و کلی رنگ، کاغذ رنگی و چسب کمکمون کرد که بفهمیم این سطل روی سرمون چطوری پر و خالی میشه.
سلام بچّهها
من سپیدار هستم. این برنامهی ماست. من، مامانم و دوست جدیدم، ویززز. هفته ای یک بار، پنج شنبه ها، از خودمون، زندگیمون و فکرهامون براتون تعریف میکنیم. من و مامانم و ویززز عاشق این هستیم که شماها باهامون در ارتباط باشید. چرا؟ چون اینطوری میتونیم با هم دوست بشیم و چی بهتر از پیدا کردن دوستان جدید؟!