Subscribe
Share
Share
Embed
تلویزیون؛ دنیای تازهای که هر روز درهای خودش را به روی ما باز میکند؛ پنجرهای برای فرار از دنیای روزمره؛ برای فرار از شلوغی و هیاهوی تهران. چهارچوبی که قرار بود برای من راه فراری باشد، خودش چهارچوبی شد برای محدودتر کردن زندگی؛ برای نشنیدن صدای مردم کوچه و خیابان؛ برای ندیدن شهر من: تهران.
تهران در دلش حرفهای زیادی دارد. حرفهایی که در روزمرگی ما گم شده؛ حرفهای کمتر شنیده شده؛ حرفهایی که باید دور از هیاهوی آهن و گوگرد این روزهای آن شنیده شود؛ حرفهایی که باید در کف خیابانهایش نفس بکشی تا آنها را بشنوی.