Molk Ta Malakoot | پادکست ملک تا ملکوت

حضرت عبدالبهاء به شیکاگو می‌رسند و جمعیت کثیری در دو صف، در ایستگاه قطار از ایشان استقبال نمودند... ایشان از میان آن صف باشکوه، قدم می‌زنند و یک به یک استقبال‌کنندگان را مورد عنایت قرار می‌دهند و بعد از سه روز ایشان با همراهانشان برای سفر به کِنوشا و ویسکانسین آماده می‌شوند... وقتی به ایستگاه تشریف می‌برند قطار مورد نظری که با آن قرار بوده سفر کنند را از دست می‌دهند.

What is Molk Ta Malakoot | پادکست ملک تا ملکوت?

شب پنجم جمادی الاول سال 1260 هجری قمری چراغ دو خانه روشن ماند، یکی در شیراز و یکی در تهران در شیراز سیدی میزبان مُلایی بود و در تهران خانواده ای چشم به راه فرزند، 2 چراغی که روشن ماند تا جهان از آن پس روی ظلمت نبیند، طلوعی الهی که از شیراز شروع شد و در تهران خاندانی با اصل و نسب منتظر مولودی مبارک بودند، مولودی که مقدر بود، بعدها جهان را با قلم شمسی نورا و امری بی همتا روشنایی بخشد