Subscribe
Share
Share
Embed
قهرمان پنجم، کمککننده ناشناس: مادر واقعیام تو سن پایین صاحب سه تا بچه شده بود و نمیتونست از عهده بزرگ کردنمون بر بیاد، به همین خاطر، همه ما رو داد به خالهمون و ما رو ول کرد و رفت
قهرمان ششم، خانم افینگِر: اسم محلهمون رو گذاشته بودم مثلث برمودا، چون خیلی از بچههای بااستعداد عمرشون رو تو اون محله هدر دادن. هر سه تا خواهر و برادر بزرگترم ترک تحصیل کردن
قهرمانان بر ترسهایشان غلبه میکنند؛ قهرمانان به فراتر از خود مینگرند؛ قهرمانان دنیا را نجات میدهند؛ گاه با قدرتهای جادویی؛ و گاه بدون جادو، بدون شنل، بدون نقاب؛ قهرمانان بینقاب: قصّههای واقعی از قهرمانهای واقعی، برگرفته از Humans of New York
کاری از غزل سرمد و نوید توکّلی