Dastanhayi Baraye Nojavanan | پادکست داستان‌هایی برای نوجوانان

بعد از ملاقات با فاطمه، سانتیاگو با خودش فکر می‌کنه: گنج چیه؟ افسانه شخصی به چه درد می‌خوره؟ فاطمه رو بچسب. بی‌خیال همه‌چی. ولی به جای این که سرش به کار خودش باشه، یه اشتباهی می‌کنه و می‌ره تو حالت عرفانی و یه چیزایی می‌بینه و یه تعبیرایی می‌کنه که نزدیکه سرش رو به باد بده.

What is Dastanhayi Baraye Nojavanan | پادکست داستان‌هایی برای نوجوانان?

تا الان خیلی شنیدیم: داستان، ادبیات، کوئیلو، تولستوی، آستن … ولی واقعاً چی می‌تونه توی یه قصه پیدا بشه که فکر ما رو ببره جاهای دیگه؟ شخصیت‌های غیرواقعی، اتفاق‌های تخیلی … اصلاً اینا چی دارن که بگن؟ شاید تو بتونی بخشی از وجود خودت رو، بعضی از احساساتت رو، توی یکی از آدمای غیرواقعی داستان پیدا کنی؛ همون احساس، همون فکر، همون تجربه‌ای که توی اتفاقای دنیای واقعی و آدماش تا حالا نتونستی پیدا کنی.