Subscribe
Share
Share
Embed
قهرمان شصتوچهارم، دانشجوی هاروارد: محله ما نزدیک دانشگاه هاروارد بود. نوجوون که بودم تو میدون هاروارد اسکیتبرد سواری میکردم. ولی هیچوقت حس نکردم به اونجا تعلق دارم. چون تو خانواده من به تحصیلات اهمیتی نمیدادن.
قهرمان شصتوپنجم، جوانا در طهران: وقتی ۱۹ سالم بود کنکور دادم. میخواستم وارد رشته مهندسی بشم، ولی بلافاصله بعد از امتحان فهمیده بودم که قبول نمیشم. وقتی جوابا اومد، حمله اضطراب بهم دست داد و کنترل خودمو از دست دادم.
قهرمانان بر ترسهایشان غلبه میکنند؛ قهرمانان به فراتر از خود مینگرند؛ قهرمانان دنیا را نجات میدهند؛ گاه با قدرتهای جادویی؛ و گاه بدون جادو، بدون شنل، بدون نقاب؛ قهرمانان بینقاب: قصّههای واقعی از قهرمانهای واقعی، برگرفته از Humans of New York
کاری از غزل سرمد و نوید توکّلی