Dastanhaye man o ayal | داستان‌های من و عیال

دعای توُ خلوت برام یه چیز دیگه‌اس .هروقت بارون نم‌نم بباره، با این رفیق بالانشین‌مون درددل می‌کنم؛ می‌گم، می‌خندم، گریه می‌کنم. شما که غریبه نیستین؛ گاهی هم می‌زنم زیر چونه‌اش!

What is Dastanhaye man o ayal | داستان‌های من و عیال?

من فرهادم؛ آرشیتکتم. زنم فریده است؛ نویسنده‌ی کتاب کودکانه. دخترم ریحان کلاس سوم دبستانه. من و فریده، هم عاشق همدیگه‌ایم، هم هیچ جوری با هم نمی‌سازیم. این یه داستانه. هر دومون هم می‌خوایم بهترین بچه‌ی دنیا رو تربیت کنیم. اینم خودش یه داستان دیگه‌اس؛ که روی هم می‌شه «داستا‌ن‌های من و عیال.