هنوز خبری از ستاره نیست٬ و شهاب و بهمن هر دو نگران حال او هستند. بهمن با این که جواب نامهی قبلی حسین را نداده است٬ دوباره از او ایمیلی دریافت میکند. در همین حال٬ شهاب در حال تصمیم گیری برای ملاقات با همین آقا حسین در کافه کوچه است. آیا شهاب به سر قرار با حسین میرود؟ یا حسین ممکن است باعث دستگیری دوبارهی او شود؟
پادکست کوچه روایتگر داستان شهاب جوانی ۲۰ ساله.
شهاب جوان بهائی ۲۰ سالهای است که داستان زندگی خود رو برای ما بازگو می کند. او در شب تولد ۲۰ سالگی اش، از بهترین دوستش، ستاره، هدیه ای فوق العاده دریافت می کند. دفتر خاطرات ستاره! شهاب و ستاره چند سال پیش، بعد از آشنایی، تصمیم به نوشتن خاطرات خود کردند. به بهانه این هدیه ارزشمند، شهاب سری به دفتر خاطرات خود می زند، و وقایع ۵ سال گذشته که زندگی او را به کلی دگرگون کردند را برای ما می خواند.