Subscribe
Share
Share
Embed
چقدر سخت است که بین محبت و نفرت گیر بیفتی و ندانی که چه باید بکنی. .اینقدر سخت است که عناصر جسمات از تعادل خارج میشوند و تو مریض میشوی و با صحنههایی روبرو میشوی که دور از انتظار توست.
دو دانشجو در تهران، امیر و صهبا، به دنبال نفر سومی هستند که با آنها هم خانه شود. یک دانشجوی معماری که مدتهاست در جستجوی خانه است، به شدت از این پیشنهاد استقبال میکند، در حالی که نمیداند صهبا پسر است یا دختر. در ادامه معلوم میگردد که صهبا پسر است، اما مسئله این است که پسریست بهائی