Subscribe
Share
Share
Embed
ده ساله بودم که پدرم رو از دست دادم. مادرم برای تقویت بنیه و پرورش صفات مردونه، منو به یه مدرسه شبانه روزی فرستاد. هرچی ماشین به مدرسه نزدیک می شد استرس بیشتری بهم دست می داد. واقعا تصور درستی از این که چطور میشه مرد بود نداشتم. تو اون مدرسه اتفاقات جالبی افتاد که شما رو دعوت به شنیدن اون می کنم
این سری برنامه ها مجموعه ای از داستان های کوتاه و دل انگیزی است که درباره عشق و محبت ، وظایف پدر و مادری ، غلبه بر مشکلات و ... تهیه شده و تأثیر هریک از آنها مثل سوپی است برای روح که می تواند در تلطیف و تقویت روحیه ما نقش موثری ایفا کند که در قالب نمایشنامه های رادیویی تهیه شده است