سال ۱۹۶۴ تو لاپازِ بولیوی هر روز برق و آب قطع میشد. جیرهبندی بخشی از زندگی مردم شده بود و همه اون رو پذیرفته بودن. درست سر ساعت دوازده چراغها و رادیو خاموش میشد و ابیولا مادربزرگ خانواده بعد از گوش دادن به یه قسمت هیجانانگیز دیگه از نمایشنامه رادیویی یه نفس راحت میکشید. تنها لامپ آویزان از سقف خاموش و آشپزخونه کوچیکشون تاریک میشد. طبق معمول ژانت و کتی بعد از مدرسه وقتی به خونه میرسیدن باید کارهایی رو انجام میدادن. اونا سطلهای فلزی رو برمیداشتن و با عجله از درِ زنگزده خونه میزدن بیرون و جستوخیزکنان از تپه باریک و خاکی پایین میرفتن تا بتونن آب بیارن و هر روز اتفاقی تازه منتظر اونا بود.
What is Soupe Jooje Baraye Rouh | پادکست سوپ جوجه برای روح?
این سری برنامه ها مجموعه ای از داستان های کوتاه و دل انگیزی است که درباره عشق و محبت ، وظایف پدر و مادری ، غلبه بر مشکلات و ... تهیه شده و تأثیر هریک از آنها مثل سوپی است برای روح که می تواند در تلطیف و تقویت روحیه ما نقش موثری ایفا کند که در قالب نمایشنامه های رادیویی تهیه شده است