Subscribe
Share
Share
Embed
ما در مورد عدالت اجتماعی حرف زدیم و به نظرم خیلی جالب بود. دلم میخواد شماها هم حرفهامون رو بشنوید و بعد فکرهاتون رو برای من و مامان و ویززز بفرستید، آخه مامانم گفت که به وجود آوردن عدالت اجتماعی یک کار جمعی هست و باید همهمون براش تلاش کنیم. مامان به یک از راههای کمک کردن به این مسیر اشاره کرد و من که عاشق این راهم. قصهها! وسط همین گفتگو بود که ویززز باعث شد یک اتفاق خارق العاده رخ بده.
سلام بچّهها
من سپیدار هستم. این برنامهی ماست. من، مامانم و دوست جدیدم، ویززز. هفته ای یک بار، پنج شنبه ها، از خودمون، زندگیمون و فکرهامون براتون تعریف میکنیم. من و مامانم و ویززز عاشق این هستیم که شماها باهامون در ارتباط باشید. چرا؟ چون اینطوری میتونیم با هم دوست بشیم و چی بهتر از پیدا کردن دوستان جدید؟!